صلح عمری؛ راهی قانونی برای مدیریت دارایی

صلح عمری؛ راهی قانونی برای مدیریت دارایی

۱۹ آبان ۱۴۰۴
  /  
منتشر شده در بلاگ
،
اراضی و املاک
،
ارث
،
خانواده
،

صلح عمری، یکی از انواع عقود در حقوق ایران است که به افراد این امکان را می‌دهد تا در زمان حیات، مدیریت دارایی خود را به نحو مؤثری برنامه‌ریزی کنند. این عقد، به ویژه در مواجهه با موضوعات حساسی چون انحصار وراثت یا پرداخت مهریه، می‌تواند ابزاری حیاتی برای خروج اموال از ترکه و پیشگیری از اختلافات در آینده باشد. در این مقاله از پلتفرم حقوقی ترازو، به بررسی دقیق ابعاد حقوقی صلح عمری، تفاوت آن با سایر عقود، آثار آن بر حقوق ورثه و بستانکاران و همچنین چالش توقیف مال صلح‌شده بابت مهریه خواهیم پرداخت.

عقد صلح عمری چیست ؟

صلح عمری، عقدی لازم است که به موجب آن، مالکیت مالی به متصالح (طرف دیگر عقد) منتقل می‌شود، اما حق استفاده از مال و بهره‌بری از منافع آن مال تا زمان حیات مصالح (مالک اولیه) یا هر مدت معین دیگری، نزد مالک باقی می‌ماند. صلح عمری در فقه و قانون مدنی ایران جایگاه ویژه‌ای دارد. بر اساس ماده ۷۵۲ قانون مدنی: «صلح ممکن است یا در مورد رفع تنازع باشد و یا در مورد معامله و غیر آن واقع شود.» صلح عمری که در عمل بیشتر برای معاملات و انتقال دارایی استفاده می‌شود، مصداق بارز صلح در باب معاملات است و مانند بسیاری از عقود، جز با فسخ به وسیله خیارات قانونی یا اقاله (توافق طرفین بر برهم زدن) منحل نمی‌شود.

تفاوت صلح عمری با هبه و وصیت

صلح عمری از لحاظ هدف و آثار، با هبه و وصیت تفاوت‌هایی اساسی دارد.

در «هبه»، مال به‌صورت بلاعوض و بی‌درنگ منتقل می‌شود. واهب ( کسی که هبه را انجام داده) تنها در موارد خاص می‌تواند از آن رجوع کند. (مواد ۷۹۵ تا ۸۰۷ قانون مدنی) رجوع از هبه شرایط خاص خود را دارد.

در «وصیت»، انتقال مالکیت پس از فوت وصیت‌کننده انجام می‌شود. (ماده ۸۲۶ قانون مدنی) حالا صلح عمری چیزی متفاوت از هر دو است. در صلح عمری، انتقال مالکیت در زمان حیات واقع می‌شود، هرچند انتفاع تا زمان فوت در اختیار مصالح باقی می‌ماند.

ویژگیصلح عمریهبه (بخشیدن)وصیت تملیکی
نوع عقدلازم (غیرقابل فسخ جز با شرط از پیش درج شده)جایز (قابل رجوع از سوی واهب)جایز (قابل رجوع توسط موصی)
انتقال مالکیتفوری و در زمان عقدفوری و در زمان قبض مالپس از فوت موصی و با قبول موصی‌له، به او منتقل می‌شود.
حق انتفاع (استفاده)برای مصالح تا زمان فوت محفوظ می‌ماند.بلافاصله منتقل می‌شود.پس از فوت موصی و با قبول موصی‌له، به او منتقل می‌شود.
محدودیت قانونیندارددرصورت رجوع، مالیات هبه اعمال می‌شود.تنها تا ثلث اموال نافذ است.
امکان خروج از ترکهبله (از شمول ارث خارج می‌شود.)بله (از شمول ارث خارج می‌شود)خیر (جز ترکه است اما باید اجرا شود.)

تأثیر صلح عمری بر انحصار وراثت

صلح عمری به عنوان یک عمل حقوقی تملیکی در زمان حیات مالک، باعث خروج قطعی مال از شمول ترکه می‌شود. به محض امضای سند رسمی صلح عمری، هرچند که مالک تا پایان عمر خود از مال استفاده کند، اما مالکیت عین مال منتقل می‌شود و دیگر جزو اموال دیگر وراث حساب نمی‌شود. این امر مزیت بزرگی در مدیریت ترکه و انحصار وراثت دارد؛ مال صلح‌شده نیازی به طی مراحل انحصار وراثت، پرداخت مالیات بر ارث و تقسیم بین ورثه ندارد. ورثه تنها می‌توانند گواهی انحصار وراثت را برای مابقی اموال متوفی دریافت کنند. صلح عمری برخلاف وصیت تملیکی که تنها تا یک‌سوم دارایی نافذ است، شامل هیچ‌گونه محدودیت ثلث نیست. مالک می‌تواند حتی تمام اموال خود را از طریق این عقد منتقل کند.

صلح عمری و دریافت مهریه

آیا ملک منتقل شده با صلح عمری، قابل توقیف برای مهریه است؟ پاسخ به این سؤال پیچیده است و به زمان ایجاد دِین (مهریه) و نیت مالک در زمان صلح بستگی دارد. یعنی اگر مرد برای پرداخت نکردن مهریه، مال خود را با عقد صلح عمری به دیگری منتقل کرده باشد، ممکن است دچار دردسر شود. اگر دین (مهریه) قبل از عقد صلح عمری برعهده مصالح (شوهر) باشد، در این موارد قاضی موضوع چنین معامله‌ای را به ظن معامله فرار از دین بررسی می‌کند. محاسبه مهریه اصول و قواعد خاصی دارد که در دادگاه مورد توجه قرار می‌گیرد.

اگر دین بعد از صلح عمری ایجاد شده باشد، چون مال دیگر متعلق به بدهکار نیست، دیگر این اموال قابل توقیف برای هم مهریه نیست.

ابطال صلح عمری برای فرار از دین (مهریه)

هرچند مواردی وجود دارد که ثابت می‌کند در چه صورت مهریه به زن تعلق نمی‌گیرد اما نمی‌توان این کار را با معامله انجام داد. در قالب ماده ۲۱۸ قانون مدنی (اصلاحی ۱۳۷۰) به موضوع معامله برای پرداخت نکردن مهریه اشاره شده است. هرگاه ثابت شود که صلح عمری با هدف فرار از پرداخت مهریه، در زمانی منعقد شده که شوهر (مصالح) مدیون بوده و اموال خود را به قصد اضرار به حقوق زن (متصالح/بستانکار) منتقل کرده است، زن می‌تواند با اثبات صوری‌بودن یا قصد فرار از دین، ابطال این معامله را از دادگاه درخواست کند. برای اثبات ابطال صلح عمری به قصد فرار از دین ۲ شرط باید محقق شده باشد:

۱-وجود دین (مهریه): دین باید قبل از انجام صلح محقق شده باشد. (مهریه به محض عقد نکاح بر ذمه مرد است.)

۲- قصد فرار از دین: اثبات اینکه هدف اصلی از صلح، اضرار به حقوق بستانکار (زوجه) و محروم کردن وی از وصول مهریه بوده است. اثبات این قصد معمولاً با ارائه مدارک و شواهد قوی و قرائن موجود در پرونده انجام می‌شود.

اثبات اینگونه دعوای حقوقی نیاز به دانش و آگاهی بالا از قوانین مالی و حقوقی کشور دارد. شما با مشورت و درخواست همکاری از وکلای پلتفرم حقوقی ترازو می‌توانید چنین پرونده‌هایی را با دقت و تضمین موفقیت پیش ببرید.

همین حالا درخواست وکیل بده

تیم متخصص ترازو با وکلای پایه یک دادگستری آماده ارائه مشاوره تخصصی به سوالات و مسائل شماست.

تنظیم سند صلح عمری

برای افزایش اعتبار و جلوگیری از اختلافات حقوقی در آینده، تنظیم دقیق سند صلح عمری در دفتر اسناد رسمی با رعایت نکات زیر ضروری است:

۱- تعیین حق فسخ: صلح عمری عقدی لازم است، اما می‌توان در ضمن عقد شرط کرد که مصالح یا متصالح تحت شرایط خاصی (مانند عدم پرداخت عوض تعیین شده) حق فسخ (خیار فسخ) داشته باشد. اگر چنین شرطی وجود نداشته باشد، مصالح حق رجوع ندارد.

۲- ذکر عوض (معوض بودن): صلح عمری می‌تواند به صورت معوض (در ازای دریافت مبلغی اندک یا شرط دیگری) یا مجانی (بلاعوض) باشد. اگر صلح معوض باشد، باید عوض آن به صورت دقیق و واضح در سند ذکر شود. معوض بودن، سند را از جهت فرار از دین قوی‌تر می‌سازد؛ هرچند که صرف معوض بودن مانع ابطال به قصد فرار از دین نیست.

۳- تصریح به حق انتفاع: این مورد حتماً باید قید شود که حق استفاده از منافع مال (حق انتفاع) تا پایان عمر مصالح، متعلق به مالک است و پس از فوت، این حق نیز به متصالح منتقل می‌شود.

۴- تعیین خیارات: در صورت نیاز، باید اختیارات طرفین مشخص شود. زیرا صلح عقد لازم است و بدون شرط حق فسخ، قابل رجوع نیست.

آثار حقوقی صلح عمری بر سهم‌الارث و مطالبات بستانکاران

همان‌طور که ذکر شد، مال منتقل شده به موجب صلح عمری، از ترکه خارج می‌شود و ورثه نمی‌توانند مدعی سهم‌الارث از آن مال باشند. حق آن‌ها فقط محدود به اموال باقی‌مانده است. بهتر است قوانین انحصار وراثت ملک را هم بدانید.

در خصوص مطالبات بستانکاران (غیر از مورد مهریه که شرایط خاص خود را دارد)، چنانچه مدیون با انجام صلح عمری، اموالی را از دارایی خود خارج کرده باشد و این کار باعث شود دارایی‌هایش جوابگوی بدهی‌هایش نباشد، بستانکار می‌تواند با مراجعه به دادگاه و اثبات اینکه صلح عمری به قصد فرار از دین بوده، ابطال آن را درخواست کند.

اگر می‌خواهید این موضوع را بیشتر بررسی کنید یا سوالاتی دارید که بی‌جواب مانده، می‌توانید در هر ساعتی از شبانه‌روز با کارشناسان حقوقی ترازو به شکل رایگان پرسش‌های خود را مطرح کنید.

رایگان سوال بپرسید

میتونید سوالاتتون رو به صورت رایگان از کارشناسان متخصص ما بپرسید. در زودترین زمان ممکن، پاسخگوی شما خواهیم بود.

سخن پایانی

صلح عمری از جمله قراردادهایی است که در صورت تنظیم صحیح می‌تواند از بسیاری از اختلافات خانوادگی و دعاوی انحصار وراثت جلوگیری کند. در عین حال، اگر به قصد فرار از پرداخت مهریه یا سایر دیون منعقد شود، در دادگاه بی‌اعتبار خواهد بود. از این‌رو، توصیه می‌شود پیش از هرگونه اقدام به تنظیم صلح عمری، حتماً با وکلای مجرب و مشاوران حقوقی متخصص در امور املاک و خانواده مشورت کنید.

سوالات متداول

آیا صلح عمری را می‌توان پس از فوت مالک فسخ کرد؟

خیر؛ صلح عمری پس از فوت مصالح قطعی است و امکان فسخ آن وجود ندارد، مگر این‌که در متن قرارداد شرطی خاص برای این موضوع پیش‌بینی شده باشد.


آیا صلح عمری می‌تواند در مقابل مهریه مورد ادعای زن قرار گیرد؟

اگر صلح پیش از مطالبه مهریه انجام شده باشد و هدف فرار از دین نباشد، ملک قابل توقیف نیست. اما در غیر این صورت، دادگاه می‌تواند صلح را باطل اعلام کند.


آیا مالک پس از صلح عمری، حق فروش یا انتقال آن مال را دارد؟

خیر؛ مالکیت رسمی مال به متصالح منتقل شده است و مصالح تنها حق استفاده از منافع را دارد. بنابراین حق فروش یا واگذاری مجدد ملک را ندارد، مگر با رضایت متصالح.

دیدگاه شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *