دیه چیست؟

دیه چیست؟

3 مهر 1402
  /  
منتشر شده در مقالات
،
حقوق کیفری
،
قوانین مالی
،

دیه یکی از مجازات‌های پیش بینی شده در قانون مجازات اسلامی است که البته جنبه‌ای دوگانه دارد، یعنی نوعی مجازات است و هم نوعی جبران خسارت. جان و بدن انسان‌ها در قوانین جزایی دارای احترام است و هرکس به آن صدمه وارد کند باید حسب مورد قصاص شده یا دیه بدهد. به هر حال این نوع مجازات که ریشه در قوانین فقهی و اسلامی دارد، به قوانین ما راه پیدا کرده است. بنابراین بسیار مهم است که بدانیم اولا دیه چیست و دوم اینکه در چه مواردی باید دیه پرداخت شود. البته در مورد دیه سوالات دیگری نیز قابل طرح است که سعی میکنیم به برخی از آنها در ایم مقاله پاسخ دهیم.

تعریف دیه

گفتیم که بدن انسان و جان او دارای احترام است و طبیعی است که در صورت تعرض به آن قانون‌گذار از آن حمایت خواهد کرد. این حمایت در غالب قوانین سخت‌گیرانه ای که در باب قصاص و دیات تعیین شده در فقه و به تبع آن در قانون ما نمود داشته است. در واقع قانون گذار به دنبال آن بوده که با وضع مجازات سنگین، اهمیت این امر را نشان دهد. به هر روی، قانون می‌خواهد تا افراد مراقب اعمال و رفتار خود باشند و اگر کسی به دیگری آسیب زد، این آسیب حتما جبران گردد.

با این مقدمه باید در پاسخ به این سوال که «دیه چیست؟» گفت، طبق ماده ۱۷ قانون مجازات اسلامی،« دیه، اعم از مقدر و غیر مقدر، مالی است که در شرع مقدس، برای ایراد جنایت غیر عمدی بر نفس، اعضاء و منافع و یا جنایت عمدی، در مواردی که به هر جهتی، قصاص ندارد، به موجب قانون، مقرر می‌ شود». مهمترین نکته‌ای که در این تعریف وجود دارد این است که دیه یک مال است. یعنی می‌تواند وجه نقد یا هر مال دیگری باشد که وسیله پرداخت آن قرار می‌گیرد. بنابراین مانند هر بدهی مالی دیگری، می‌تواند مورد مصالحه، پرداخت، تهاتر و یا ابرا قرار بگیرد.

موارد پرداخت دیه کدام است؟

بر اساس تعریفی که در بالا گفته شد، دیه در جنایات غیر عمد و جنایات عمدی که به هر دلیلی امکان قصاص وجود ندارد جاری خواهد بود. جنایات غیر عمد بر اساس ماده ۲۹۱ قانون مجازات اسلامی این موارد خواهد بود:

  • هرگاه مرتکب نسبت به مجنی علیه قصد رفتاری را داشته لکن قصد جنایت واقع شده یا نظیر آن را نداشته باشد و از مواردی که مشمول تعریف جنایات عمدی می‌گردد، نباشد.
  • هرگاه مرتکب، جهل به موضوع داشته باشد مانند آنکه جنایتی را با اعتقاد به اینکه موضوع رفتار وی شیء یا حیوان است به مجنیٌ علیه وارد کند، سپس خلاف آن معلوم گردد.
  • هرگاه جنایت به سبب تقصیر مرتکب واقع شود، مشروط بر اینکه جنایت واقع شده یا نظیر آن مشمول تعریف جنایت عمدی نباشد.

به عنوان مثال، کسی که بر اثر بی‌احتیاطی با خودروی خود به دیگری برخورد می‌کند، چون مرتکب تقصیر شده جنایتش غیرعمد بوده و باید دیه بپردازد. البته اگر همین فرد از عمد دیگری را زیر بگیرد جنایت عمدی خواهد بود و ممکن است به قصاص محکوم شود.

همچنین در جنایات عمدی ممکن است فرد به قصاص محکوم شود اما امکان اجرای قصاص به هر دلیلی وجود نداشته باشد. به عنوان مثال ممکن است ولی‌دم به گرفتن دیه رضایت دهد و یا قاتل فوت کند. در چنین مواردی به جای قصاص، دیه باید پرداخت گردد. پس به طور کلی باید گفت دیه در دو جا پرداخت می‌گردد :

  1. جنایات غیرعمد
  2. جنایات عمدی که قصاص به هر دلیلی اجرا نگردد.

اقسام دیه

دیه از جهات مختلف تقسیمات مختلفی می‌تواند داشته باشد. به عنوان مثال دیه می‌تواند از این جهت که موضوع آن متفاوت است اقسامی داشته باشد. از این منظر دیه ممکن است یکی ازموارد زیر باشد :‌

  1. دیه نفس یا همان دیه کامل
  2. دیه اعضای بدن
  3. دیه منافع بدن مانند شنوایی یا بویایی و امثال آن

همچنین بر اساس آنکه دیه در قانون معین شده یا نه می‌تواند به دو قسم تقسیم گردد:

  1. دیه مقدر که در قانون مقدار آن مشخص شده است.
  2. دیه غیرمقدر که نام دیگرش ارش است.

تفاوت دیه و ارش

دیه مقدر، مال معینی است که در شرع مقدس به سبب جنایت غیرعمدی بر نفس، عضو یا منفعت، یا جنایت عمدی در مواردی که به هر جهتی قصاص ندارد، مقرر شده است اما ارش، دیه غیرمقدر است که میزان آن در شرع تعیین نشده است و دادگاه با لحاظ نوع و کیفیت جنایت و تاثیر آن بر سلامت مجنی علیه و میزان خسارت وارده با در نظر گرفتن دیه مقدر و با جلب نظر کارشناس میزان آن را تعیین می کند. مقررات دیه مقدر در مورد ارش نیز جریان دارد مگر اینکه در قانون ترتیب دیگری مقرر شود. به عنوان مثال، اگر کسی پای دیگری را از بین ببرد، این امر در شرع دارای مقدار مشخص است. اما اگر کسی سبب پارگی رباط پای او شود، این میزان در شرع مشخص نشده ولی از آنجا که جنایت واقع شده است، ارش قابل مطالبه خواهد بود. به عبارت دیگر در ارش، عضو یا منفعت دچار نقصس می‌شود که برای جبران آن مقدار مشخص و معینی در شرع در نظر گرفته نشده است، اما شارع جبران این خسارت را به نحو کلی تحت عنوان ارش مجاز شمرده است. بنابراین تفاوت دیه و ارش به طور مختصر اینگونه است :‌

  • دیه مقدارش مشخص ولی ارش مقدارش نامشخص است در شرع. مانند دیه از بین بردن پا و ارش برای ناقص کردن پا.
  • مقدار ارش از مقدار دیه همان عضو اصولا کمتر است. مانند دیه کامل پا و ارش پای ناقص.

راه‌های اثبات دیه

ادله اثبات دیه، علاوه بر قسامه، همان ادله اثبات دیون و ضمان مالی است. به عبارت دیگر دیه را با این روش‌ها می‌توان اثبات کرد:‌

  1. قسامه
  2. اقرار مرتکب
  3. علم قاضی
  4. شهادت شهود به این ترتیب که دو شاهد مرد، یک شاهد مرد و دو شاهد زن و یا یک شاهد مرد و دو شاهد زن و سوگند مدعی.

البته جنایت در صورتی موجب قصاص یا دیه است که نتیجه حاصله مستند به رفتار مرتکب باشد اعم از آن که به نحو مباشرت یا به تسبیب یا به اجتماع آنها انجام شود.

خسارت مازاد بر دیه

در گذشته رویه قضایی بر این منوال بود که خسارتی را مازاد بر دیه مقدر در قانون برای مجنی علیه نمی‌پذیرفت. اما در سالهای اخیر اگرچه قانون در این زمینه ساکت است، اما رویه قضایی به این سو رفته است که اگر دیه کفاف هزینه‌های درمان و ضرر و زیان فرد را ندهد، دادگاه حکم به جبران آن خسارت خواهد کرد. به عبارت دیگر اگر دیه کفاف مخارج و هزینه و ضرر فرد را بدهد، دیگر محاکم حکم به جبران ضرر و زیانی مازاد بر دیه نخواهند داد.

دیه پنجاه پنجاه عابر پیاده

بر اساس ماده ۵۲۸ قانون مجازات اسلامی، هرگاه در اثر برخورد دو وسیله نقلیه زمینی، آبی یا هوایی، راننده یا سرنشینان آنها کشته شوند یا آسیب ببینند درصورت انتساب برخورد به هر دو راننده، هریک مسوول نصف دیه راننده مقابل و سرنشینان هر دو وسیله نقلیه است و چنانچه سه وسیله نقلیه با هم برخورد کنند هریک از رانندگان مسوول یک سوم دیه راننده های مقابل و سرنشینان هر سه وسیله نقلیه می‌باشد و به همین صورت در وسایل نقلیه بیشتر، محاسبه می‌شود و هرگاه یکی از طرفین مقصر باشد به گونه ای که برخورد به او مستند شود، فقط او ضامن است.

در واقع به دلیل تقصیر طرفین، بر همین اساس هرکس نصف خسارت طرف مقابل را پرداخت خواهد کرد.

دیه تصادف منجر به فوت بدون گواهینامه

در صورتیکه راننده مقصر فاقد گواهینامه بوده و تصادفش منجر به فوت دیگری گردد، بر اساس قانون بیمه مکلف به پرداخت خسارت به طرف زیان دیده خواهد بود. با این تفاوت که پس از پرداخت دیه توسط بیمه، بیمه می‌تواند خسارت پرداختی را از راننده بدون گواهینامه اخذ کند.

حال که با دیه به طور کلی آشنا شدیم، بهتر است تا برخی از موارد دیه که در قانون بیان شده است را با هم مرور کنیم.

دیه کامل نفس یا دیه کامل انسان

میزان مالی که در شرع برای دیه کامل انسان مشخص شده است با یکی از این موارد معین می‌شود :‌

  • صد شتر
  • دویست گاو
  • هزار گوسفند
  • دویست لباس از حله یمن
  • هزار دینار مسکوک طلا
  • ده هزار دینار درهم مسکوک نقره

دیه کامل انسان در سال ۱۴۰۲

موارد دیه کامل همان است که در مقررات شرع تعیین شده است و میزان آن در ابتدای هر سال توسط رئیس قوه قضائیه به تفصیل بر اساس نظر مقام رهبری تعیین و اعلام می‌شود. این کار برای ایجاد رویه واحد و جلوگیری از مشکلات خصوصا در قوانین مرتبط با بیمه انجام می‌شود.

در حال حاضر در سال ۱۴۰۲، مبلغ دیه کامل انسان، ۹۰۰ میلیون تومان در ماه‌های عادی است و این میزان در ماه‌های حرام، یعنی ذی القعده، ذی الحجه، محرم و رجب، به میزان یک سوم افزایش یافته و یک میلیارد و دویست میلیون تومان خواهد بود.

دیه مو

کندن و یا از بین بردن تمام موی سر یا ریش مرد، درصورتی که دیگر نروید، دیه کامل دارد و اگر دوباره بروید، نسبت به موی سر، ارش و نسبت به ریش یک سوم دیه کامل ثابت است. در این حکم فرقی میان موی کم پشت و پرپشت و کودک و بزرگسال نیست.

کندن و یا از بین بردن تمام موی سر زن، درصورتی که دیگر نروید، موجب دیه کامل زن و اگر دوباره بروید، موجب مهرالمثل است. در این حکم فرقی میان موی کم پشت و پرپشت و کودک و بزرگسال نیست. اگر مهرالمثل بیش از دیه کامل زن باشد، فقط به مقدار دیه کامل زن پرداخت می‌شود.

چنانچه قسمتی از موی سر مرد یا زن یا ریش مرد طوری از بین برود که دیگر نروید، باید به نسبت، دیه پرداخت شود و اگر دوباره بروید، در موی سر مرد، ارش و در ریش به نسبت از یک سوم دیه کامل و در موی سر زن به همان نسبت از مهرالمثل، باید دیه پرداخت شود.

همچنین کندن موی سر زن یا مرد یا ریش مرد، چنانچه با رضایت شخص یا در مواردی که اذن شخص معتبر نیست، با رضایت ولی او باشد یا به جهت ضرورتهای پزشکی لازم باشد، دیه یا ارش ندارد.

تشخیص روییدن و نروییدن مو با کارشناس مورد وثوق است. چنانچه نظر کارشناس بر نروییدن باشد و دیه پرداخت شود، ولی پس از آن خلاف نظر او ثابت گردد، باید مازاد بر ارش یا یک سوم دیه و یا مهرالمثل، حسب مورد به پرداخت کننده دیه، مسترد شود و اگر نظر کارشناس بر روییدن باشد و ارش یا یک سوم دیه و یا مهرالمثل، حسب مورد پرداخت شود ولی خلاف نظر او ثابت گردد، باید مابه التفاوت آن پرداخت شود.

کندن و یا از بین بردن هر یک از ابروها، اگر بدون رضایت شخص یا ولی او در مواردی که اذن شخص معتبر نیست و یا بدون ضرورت تجویزکننده باشد یک چهارم دیه کامل دارد و اگر دوباره بروید، موجب ارش است و اگر مقداری از آن بروید نسبت به مقداری که روییده، ارش و نسبت به مقداری که نروییده، دیه با احتساب مقدار مساحت، تعیین می‌شود.

اگر مقداری از موی سر، ریش و ابرو پیش از جنایت از بین رفته باشد، زائل کردن باقیمانده آنها، حکم از بین بردن قسمتی از مو را دارد. هرگاه با از بین بردن عضو یا پوست و مانند آن، موی سر، ریش یا ابرو از بین برود، علاوه بر دیه مو یا ریش یا ابرو، حسب مورد دیه یا ارش جنایت نیز پرداخت می‌شود.

دیه چشم

درآوردن و یا از بین بردن دو چشم بینا دیه کامل و هریک از آنها نصف دیه دارد. چشمهایی که بینایی دارند در این حکم یکسانند هرچند میزان بینایی آنها متفاوت باشد یا از جهات دیگر مانند شب کوری و منحرف بودن با هم فرق داشته باشند. هرگاه لکه دائمی موجود در چشم مانع بینایی قسمتی از چشم گردد، درصورتی که تعیین مقدار آن ممکن باشد به همان نسبت از دیه کسر و در غیر این صورت، ارش پرداخت می‌شود.

درآوردن و یا از بین بردن چشم بینای کسی که فقط یک چشم بینا دارد و چشم دیگرش نابینای مادرزادی و یا به علل غیرجنایی از بین رفته باشد موجب دیه کامل است لکن اگر چشم دیگرش را در اثر قصاص یا جنایتی که استحقاق دیه آن را داشته است از دست داده باشد دیه چشم بینا، نصف دیه کامل می‌باشد. همچنین دیه درآوردن و یا از بین بردن هر چشمی که بینایی ندارد یک ششم دیه کامل است.

دیه بینی

قطع کردن و یا از بین بردن تمام بینی یا نرمه‌ای که پایین استخوان بینی است دیه کامل دارد. از بین بردن تمام نرمه با تمام یا مقداری از استخوان بینی درصورتی که در یک دفعه باشد، موجب دیه کامل است لکن اگر نرمه بینی در یک دفعه و تمام یا مقداری از استخوان بینی در دفعه دیگر از بین برود، برای نرمه دیه کامل و برای استخوان، ارش تعیین می‌شود.

شکستن استخوان بینی درصورتی که موجب فساد بینی و از بین رفتن آن شود، دیه کامل دارد و چنانچه بدون عیب و نقص اصلاح شود موجب یکدهم دیه کامل و اگر با عیب و نقص بهبود پیدا کند، موجب ارش است. در کج شدن بینی یا شکستن استخوان بینی که منجر به فساد آن نشود، ارش ثابت می‌شود.

از بین بردن هریک از پره های بینی یا پرده میان دو سوراخ، موجب یک سوم دیه کامل است. فلج کردن بینی، موجب دو سوم دیه کامل و از بین بردن بینی فلج، موجب یک سوم دیه کامل است.

دیه دندان

از بین بردن تمام دندانهای دائم بیست وهشتگانه دیه کامل دارد که به ترتیب زیر توزیع می‌شود:

  • دندانهای جلو که عبارتند از: پیش، چهارتایی و نیش که از هر کدام دو عدد در بالا و دو عدد در پایین میروید و جمعاً دوازده عدد است، هر کدام یک بیستم دیه کامل دارد.
  • دندانهای عقب که در چهار سمت پایانی از بالا و پایین در هر کدام یک ضاحک و سه ضرس قرار دارد و جمعاً شانزده عدد است، هر کدام یک چهلم دیه کامل دارد.

دندانهای اضافی به هر نام که باشد و به هر نحو که روییده باشد اگر در کندن آنها نقصی حاصل شود، ارش ثابت می‌گردد و اگر هیچگونه نقصی حاصل نشود ارش نیز ندارد. هرگاه در کندن دندان زائد نقصی حاصل نشود لکن جراحتی به وجود آید، برای جراحت مزبور، ارش ثابت است. هرگاه در مورد اینکه دندان کنده شده اصلی است یا زائد، تردید وجود داشته باشد و با رجوع به کارشناس، زائد یا اصلی بودن آن مشخص نشود، اقل الامرین از دیه دندان اصلی و ارش دندان زائد پرداخت می‌شود.

دیه دست و پا

قطع کردن و یا از بین بردن هریک از دستها از مفصل مچ به شرط آنکه دارای انگشتان کامل باشد، موجب نصف دیه کامل است خواه مجنیٌ علیه دارای دو دست و خواه به هر علت دارای یک دست باشد. قطع تمام انگشتان یک دست از انتهای انگشتان یا تا مچ، موجب نصف دیه کامل است.

قطع کردن و یا از بین بردن کف دستی که به هر علت دارای انگشت نمی‌باشد، موجب ارش است. در قطع کردن و یا از بین بردن کف دستی که کمتر از پنج انگشت دارد، علاوه بر دیه آن انگشتان، نسبتی از ارش کف دست نیز ثابت است، بدین ترتیب که اگر مچ دست دارای یک انگشت باشد، علاوه بر دیه یک انگشت، چهارپنجم ارش کف دست و اگر دارای دو انگشت باشد، علاوه بر دیه دو انگشت، سه پنجم ارش کف دست و اگر دارای سه انگشت باشد، علاوه بر دیه سه انگشت، دوپنجم ارش کف دست و اگر دارای چهار انگشت باشد، علاوه بر دیه چهار انگشت، یکپنجم ارش کف دست نیز پرداخت می‌شود.

دیه هریک از انگشتان اصلی دست، یک دهم دیه کامل است. بریدن یا از بین بردن هر بند انگشت غیر شست، موجب یکسوم دیه آن انگشت و هر بند انگشت شست، موجب نصف دیه شست است. دیه انگشت زائد، یک سوم دیه انگشت اصلی و دیه بندهای انگشت زائد، یک سوم دیه همان بند اصلی و دیه بند زائد انگشت اصلی یک سوم دیه بند اصلی همان انگشت است.

سخن پایانی

دیه یکی از مجازات‌هایی است که در قانون مجازات ما، جنبه‌ای دوگانه دارد. هم جنبه تنبیه مجرم و هم جنبه جبران خسارت برای بزه‌دیده. البته دیه دارای قواعد بسیار و پیچیده‌ای است که در این مقاله صرفا به برخی از کلیات آن اشاره کردیم. در صورتیکه شما نیز در این مورد سوالی دارید، بهتر است آن را از وکلای مجرب ما در پلتفرم حقوقی ترازو بپرسید.

۳/۵ - (۱ امتیاز)

دیدگاه شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *